فنی مهندسی
تغییرات جهان در صد سال گذشته، قابل قیاس با تمام دوران پیش از آن نیست. در عصر کنونی به دلایل متعدد شرایط زندگی بشر تغییر کرده است و یکی از این دلایل فراگیر شدن رسانههای جمعی است که هم بر نوع زیستن و هم بر نوع شناخت انسان از پیرامونش تأثیر شگرفی داشته است .
انقلاب الکترونیک و انتقال آنی امواج از طریق این رسانهها، سبب شده، از دانش عصر نوسنگی تا دانش عصر اطلاعات، همهچیز، “همزمان” در برابر چشمان بشر حاضر باشد .
در جهان معاصر، از سویی شاهد تکامل آگاهی بشر هستیم و از سوی دیگر مشاهده میکنیم که مدرنیته لایههایی را که در زمینشناسیِ تاریخیِ آگاهی بشر کمکم روی هم رسوب کرده و هر یک در بالای دیگری جای گرفته بود، بر هم زده و به صورت همزمان تبدیل کرده است(شایگان، 1380)
در حقیقت شرایط پدید آمده در جهان امروز، سبب شده است تا لایههای دانش، آگاهی و تجربههای بشری دیگر به صورت متوالی و با سلسله مراتب بر روی هم قرار نگیرند، بلکه سطوح هستیشناسی که در طول تاریخ و به تدریج به دست آمده است، یکجا و به طور “همزمان” پدیدار گشتهاند .
اکنون “همزمانی” جایگزین “توالی” شده است
“همزمانی” به عنوان یکی از جنبههای کیفی زندگی بشر، بر فضای زیست و نحوة حضور او تأثیر گذاشته و بیشک فضای معماری نیز از آن متأثر خواهد بود، چرا که، “معماری اندیشه زمان حال است که به صورت فضا مطرح میگردد و رابطه این فضا با زمان حال از همه چیز در آن مهمتر است” (دانشمیر، 1381). اندیشه و کیفیات زمان بیتردید بر معماری اثر میگذارد و به این تعبیر معماری بیزمان وجود ندارد. (مزینی،1376)
از این رو، این نوشتار در جستجوی شناخت تأثیر “همزمانی” در کیفیت فضای معماری است .
“همزمانی در فضا” هنگامی رخ میدهد که فضاهایی با کیفیتهای گوناگون، در یک زمان و مکان با هم تداخل مییابند و به این ترتیب فضای جدیدی از این “همزمانی” حادث میشود که هم به تنهایی دارای خواص هر یک از فضاهای متشکلهاش است و هم در مجموع دارای کیفیت جدید. در واقع “همزمانی در فضا” سبب ایجاد حیطة سومی میشود که: هم این است و هم آن، نه این است و نه آن .
به این ترتیب “همزمانی در فضا” به عنوان یک ارزش میتواند موجب ایجاد کیفیتی خاص در خلق فضا باشد. (بیشک تشخیص همزمانی و همزیستی کیفیتهای فضایی متضاد، در این نوع فضاها، ملموستر است ) به عنوان نمونه فضایی که از تلفیق و “همزمانی” دو فضای قدیمی و فضای جدید به وجود میآید شرایط تازهای را برای مخاطب ایجاد میکند که کیفیات مربوط به خود را داراست.چومی میگوید: از نظر من، ایجاد بعضی از شرایط منجر به چیزی میشود که انتظار نداریم … این نمودهای فضا را نمیشود طراحی کرد. اما ما شرایطی را ایجاد کردیم تا این فضاهای غیرمنتظره به وجود آمد .
بنابراین در این پروژه “همزمانی” کالبد قدیم و جدید (تلفیق و نه صرفاً مجاورت این دو)، با ایجاد کیفیت ویژه در فضا، مخاطب را در شرایطی خاص قرار میدهد .*
اما در بیشتر موارد حیطة تأثیر “همزمانی” در کیفیت فضا، فراتر از ارزشهای کالبدی است. و گاهی نیز، این تأثیر تا جایی پیش میرود که خود به عنوان مهمترین ویژگی فضا مطرح میشود. به عنوان نمونه، در معماری گذشتة ایران، در سازماندهی فضایی بسیاری از خانهها، کاخها، باغها، … از خاصیت انعکاس آب درون آبنماها، به گونهای بهره گرفته شده است که “واقعیت کالبدی” و “تصویر مجازی” بنا را به طور “همزمان” در برابر دیدگان مخاطب قرار میدهد. بر اثر انعکاس، واقعیت و مجاز، به هم متصل میشوند و چنین شرایطی سبب تشکیل “فرم کامل” (complete form) در فضا میشود که ضمن ایجاد ارتباط بین صور قبلی و بعدی، افقی و عمودی، و اتصال آنها به یکدیگر به فضا مفهومی یکپارچه میدهد و در واقع در اینجا “همزمانی” سبب “پیوستگی” میشود.
اما “همزمانی” واقعیت و مجاز، ناشی از خاصیت انعکاس آب، در مساجد ایرانی یک موقعیت استثنایی را پدید میآورد. بر اثر این همزمانی “مسجد که جهت آن را دو محور صلیبی شکل تعیین کرده است، ناگهان صاحب محور عمودی هم میشود که با عبور از مرکز حوض، زمین و آسمان را از طریق سفرة آبهای ابدی و ازلی به هم میپیوندد. ( استرلین , 1377 )
در این فضا، انسان در گردش محوری خود به طرف جهات مختلف، یک کلیت فضایی منجسم را حس میکند که گویای نظام فکری منظمی است که در آن، مرکزیت فضا و زمین، در مرکزیت آشتی دهنده عوامل اتصال زمین و آسمان قرار میگیرد. (دیبا، 1378 )
در واقع “همزمانی” و اتصال بصری واقعیت و مجاز، در این شرایط، کیفیتی ویژه و خاص به فضای حیاط مسجد میبخشد و سبب میشود که فرد ناظر در یک وضعیت بین محوری (Interaxial) قرار گیرد. یعنی حضور محورهای متعدد، تمرکز تک محوری را از آن میگیرد و از این جهت حضور همهجایی و هیچ جایی را تداعی میکند. یک وضعیت ویژه که یکی از دلایل آن “همزمانی” حقیقت و مجاز است .
"همزمانی” حقیقت و مجاز در فضاهای معماری امروز جهان، صورت دیگری به خود گرفته است. با پیشرفت تکنولوژی، ابزارهای جدیدی برای خلق اینگونه فضاها در اختیار معماران قرار دارد که بکارگیری و استفاده از تکنیکهای هولوگرام (hologram)، لیزر و … در خلق تصاویر سه بعدی و احجام مجازی و همچنین تلفیق آنها با عناصر تشکیل دهندة فضاها از آن جملهاند .
گاهی “همزمانی” در فضا به نوعی همزیستی میان فضاها منجر میشود. به این معنی که فضاها با کیفیات گوناگون، به طور موازی ولی مجزا از هم امتداد مییابند، ولی در مقاطع زمانی خاص به صورت ترکیب شده با هم پدیدار میشوند .
با کمی درنگ متوجه میشویم یکی از جنبههای مباحثی که فراسطح دنبال میکند به این مفهوم قرابت زیادی دارد. به طور نمونه، “فراسطح بیان میکند که “دو بعد” و “سه بعد” هر کدام نظام منطقی خاص خود را دارا هستند ولی هیچکدام دلایل کافی برای توضیح یک حالت بینابینی را ندارند و به عبارت دیگر هیچکدام نمیتوانند نظامی برای “دو و نیم بعدی” ارائه دهند” (Perrella, 1998). اما “فراسطح” با تلفیق این دو کیفیت و ارائه “همزمان” آنها، شرایط فضایی جدیدی را خلق میکند. به طور خلاصه میتوان گفت که “فراسطح” یک شکل مشترک پیشنهاد میکند که بیشک این شکل مشترک حاصل “همزمانی” و همزیستی توأمان این دو کیفیت گوناگون است .
بنابراین “همزمانی” در فضا همانگونه که میتواند کیفیات فضایی ویژه ایجاد کند به همان ترتیب هم میتواند موجب بروز “پیچیدگی” در فضا شود. از سویی دیگر “پیچیدگی” در فضا میتواند به سبب بکارگیری “همزمان” سیستمهای گوناگون طراحی، در هنگام خلق فضا نیز باشد. بحث معماری دو سیستمی و استراتژی دو فضایی که در طراحیهای آیزنمن، لیبسکیند، هیداک، … در دهة 60 مورد مطالعه قرار گرفته است، از آن جمله میباشد
بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت همانطور که “همزمانی” به عنوان یک مفهوم کیفی، به نوع زیست بشر امروز، هویت جدیدی بخشیده است، به همانگونه نیز ارزش و کیفیتی خاص در فضا به وجود میآورد و در واقع “همزمانی در فضا” هویت ویژهای برای آن ایجاد میکند.
Design By : Pichak |